روز نوشته های من

اینجا انعکاس ذهن من است.
يكشنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۹، ۰۹:۳۵ ب.ظ

شکر نعمت نعمتت افزون کند

به نام خدای عزیزم...

سلام.

امروز یه اتفاق خیلی جالب افتاد و یه درس خوشگل ازش گرفتم،خواستم اینجا به اشتراک بذارم🙃

داشتم ناهار میخوردم،چندتا دونه سبزی برا من گذاشته بودن،داداشم گفت آجی همش را میخوای بخوری؟(جوری گفت که ترجیح دادم بگم نه بابا من اصلا سبزی دوست ندارم😂😂)بعد بهش گفتم نه همش را نمیخوام‌.چندتا پره سبزی ها را برداشت و رفت و گفت برم بدم به مرغم(یه مهمون جدید دیگه هم اضافه شده به خونمون😒😒)بعد خیلی شیک داشت میگفت برم این سبزی را بدم به مرغم،اگه دوست داشت و خوردشون،فردا برم براش کاهو بخرم🙄

 

شوکه شدم از این حرفش😐

یه جورایی حرفش برام تداعی کننده شکر عملی بود؛با خودم گفتم بهترین نوع شکر،استفاده کردن صحیح و درست از اون نعمته،اگه خوب استفاده کردیم،خدا نعمت بهتری بهمون میده.

این بچه با بچگیش،فهمیده بود که اگه مرغش از این نعمت استفاده کرد،یه نعمت بیشتر بهت میدم؛ماهم باید اینو بفهمیم،از نعمت هامون بهترین استفاده را بکنیم و خدا هم نعمت بیشتری بهمون میده😍😍

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۶/۱۶
طیبه علی حسنی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی