مهربان تر از مادر😍
به نام خدای عزیزم...
سلام.
چند روز پیش یهویی صدای گنجشک ها از تو حیاط،توجهم را به خودش جلب کرد...دیدم چجور انقدر خوشگل دارن جیک جیک میکنن و میخونن😍🤗یه کم که دقت کردم،دیدم دوتا گنجشک رو سیم برق نشستن...یکیشون یه کم بزرگتر بود و اون یکی کوچکتر؛فکر کنم یکیشون مامان بود و اون یکی نی نی😍😍منم که کنجکاو،نشستم ببینم اینا دارن چکار میکنن😁😁دیدم مامان گنجشکه،داره غذا میذاره تو دهن نی نی گنجشکه😍😍انقدر این صحنه قشنگ بود که نگووو...دیروز هم دوباره رو سیم برق دیدمشون،نمیدونم همونا بودن یا یه مامان و نی نی گنجشک دیگه🤔🤔ولی دیروزیه،داشت به گنجشکش راه رفتن روی سیم و پرواز کردن یاد میداد(البته این برداشت منه ها،شاید کار دیگه ای میکرده🤔)خلاصه،خیلی حال کردم با این مامان گنجشکه که چقدر مهربانانه داره نی نی گنجشک را بزرگ میکنه و تربیتش میکنه😍😍
همش شنیدیم خدا از مادر مهربون تره...یه کم بیشتر حواسمون به مهربونی خدا باشه،یه کم بیشتر چشمامون را باز کنیم و مهربونی خدا را ببینیم🙃🙃
به قول سهراب،چشم ها را باید شست،جور دیگر باید دید🤗🤗