روز نوشته های من

اینجا انعکاس ذهن من است.
دوشنبه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۹، ۰۷:۰۸ ق.ظ

مهربان تر از مادر😍

به نام خدای عزیزم...

سلام.

چند روز پیش یهویی صدای گنجشک ها از تو حیاط،توجهم را به خودش جلب کرد...دیدم چجور انقدر خوشگل دارن جیک جیک میکنن و میخونن😍🤗یه کم که دقت کردم،دیدم دوتا گنجشک رو سیم برق نشستن...یکیشون یه کم بزرگتر بود و اون یکی کوچکتر؛فکر کنم یکیشون مامان بود و اون یکی نی نی😍😍منم که کنجکاو،نشستم ببینم اینا دارن چکار میکنن😁😁دیدم مامان گنجشکه،داره غذا میذاره تو دهن نی نی گنجشکه😍😍انقدر این صحنه قشنگ بود که نگووو...دیروز هم دوباره رو سیم برق دیدمشون،نمیدونم همونا بودن یا یه مامان و نی نی گنجشک دیگه🤔🤔ولی دیروزیه،داشت به گنجشکش راه رفتن روی سیم و پرواز کردن یاد میداد(البته این برداشت منه ها،شاید کار دیگه ای میکرده🤔)خلاصه،خیلی حال کردم با این مامان گنجشکه که چقدر مهربانانه داره نی نی گنجشک را بزرگ میکنه و تربیتش میکنه😍😍

 

همش شنیدیم خدا از مادر مهربون تره...یه کم بیشتر حواسمون به مهربونی خدا باشه،یه کم بیشتر چشمامون را باز کنیم و مهربونی خدا را ببینیم🙃🙃

به قول سهراب،چشم ها را باید شست،جور دیگر باید دید🤗🤗

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۵/۲۰
طیبه علی حسنی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی