روز نوشته های من

اینجا انعکاس ذهن من است.
دوشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۹، ۱۲:۲۴ ب.ظ

کبریت بیچاره از همنشینی بود که سوخت🙄

به نام خدای عزیزم...

سلام.

وایساده بودم سر اجاق گاز و میخواستم یه شعله روشن کنم تا قابلمه را بذارم روش و ناهار درست کنم..دیدم حالشو ندارم کبریت بزنم و یه کبریت نیمه سوخته اونجا بود،برداشتمش و چند ثانیه کنار یه شعله ی دیگه که روشن بود نگهش داشتم و خب قاعدتا کبریت باید روشن میشد و روشن شد...

 

تو حینی که کبریت نیمه سوخته داشت روشن میشد،به ذهنم رسید که چقدر همنشین میتونه رو آدم اثر بذاره🤔🤔...یه کبریت که چند ثانیه کنار شعله بود،از همنشینی با شعله اثر گرفت و مثه اون شد...

 

راستش یه لحظه تن و بدنم لرزید😓؛با خودم گفتم من خودمم که دارم همنشین هام را انتخاب میکنم، ولی احتمالا خودم انتخاب نمیکنم چه اثری ازشون بگیرم و خواه ناخواه همنشین هام دارن روم اثر میذارن...

 

واقعا تاحالا فکر کردیم که با کیا همنشینی میکنیم؟🤔کیا دارند روی ما انقدر اثر میذارند؟😐

 

و تو ذهنم اومد،کاش همنشین خدا میشدیم؛قطعا وقتی همنشینی انقدر اثر داره،وقتی همنشینت خدا باشه،ببین چی ازت درمیاد😍😍

 

#❤

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۹/۰۴/۳۰
طیبه علی حسنی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی