روز نوشته های من

اینجا انعکاس ذهن من است.
پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۹، ۰۹:۳۸ ب.ظ

حیوون زبون بسته

به نام خدا...

 

امروز یه بنده خدایی میگفت،یه حیوون زبون بسته ای یه جا بسته بوده و داشته برا خودش صدا میداده،یه حیوون زبون بسته ی دیگه میاد و با حیوون زبون بسته ی اول گلاویز میشند و خلاصه حیوون زبون بسته ی اول یه کم داغون میشه و حسابی کتک میخوره.

 

بعد اون بنده خدا میگفت،امان از دهان و زبانی که بد موقع باز بشه.اون حیوون اگه بی موقع از خودش صدا درنمیاورد و شیهه نمیکشید،اون یکی نمی فهمید یه حیوون دیگه اونجاست و نمیومدند دعوا کنند.

 

فکر کنم فهمیدید حیوون های زبون بسته چی بودند؟

بله درست حدس زدید،اسب بودند...

 

خلاصه که یه اگه یادبگیریم زبان و دهانمون را به موقع باز کنیم و به موقع هم ببندیم،فکر کنم اوضاعمون خیلی بهتر از الآنمون باشه.

نظر شما چیه در این مورد؟

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۹/۰۴/۱۹
طیبه علی حسنی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی